English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3865 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
failure U شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
failures U شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
initialize U تنظیم مقادیر یا پارامترها یا خط وط کنترلی به مقادیر اولیه اش تا امکان شروع مجدد برنامه یا فرآیند را بدهد
delimiter U 1-حرف یا نشانهای که به زبان یابرنامه شروع و پایان داده یا کورد یا اطلاع بیان میکند. 2-مرز بین دستور و آرگومان
asynchronous U 1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
cancellation U عمل متوقف کردن فرآیند شروع شده
real time U مدل کامپیوتری یک فرآیند که به هر فرآیند در زمانه مشابه با فرآیند واقعی اجرا میشود
analysis U بررسی یک فرآیند یا سیستم برای اینکه آیا میتواند کاراتر باشد
restart U شروع مجدد
redid U شروع مجدد از ابتدا
redo U شروع مجدد از ابتدا
redoes U شروع مجدد از ابتدا
redoing U شروع مجدد از ابتدا
redone U شروع مجدد از ابتدا
vertical U تعداد خط وط که پیش از شروع چاپ مجدد باید رد کرد
CTR U انتخاب این سه کلید با هم باعث شروع مجدد کامپیوتر میشود
ctrl U انتخاب این سه کلید با هم باعث شروع مجدد کامپیوتر میشود
resumes U شروع مجدد برنامه ازنقط های که ترک شده بود , بدون تغییرداده
resumed U شروع مجدد برنامه ازنقط های که ترک شده بود , بدون تغییرداده
resuming U شروع مجدد برنامه ازنقط های که ترک شده بود , بدون تغییرداده
resume U شروع مجدد برنامه ازنقط های که ترک شده بود , بدون تغییرداده
editing run U در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
forwarded U روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست
forward U روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست
fall back U شروع مجدد یک برنامه پس از رفع خطا از نقط های که توابع فراخوانده شده بودند
warm start U شروع مجدد برنامه که متوقف شده بود ولی بدون از دست دادن داده
sequential U خاتمه دادن یک کار در سیستم دستهای پیش از اینکه بعدی شروع شود
reset U برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
resets U برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
autoexec bat U در DOS یک فایل دستهای است که هنگام روشن شدن کامپیوتر یا شروع مجدد کاردستگاه فعال میشود
backward U تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backwards U تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
feasibility U بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه
exits U در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
exit U در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
background U فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
backgrounds U فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
dynamic U توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
dynamically U توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
warm boot U شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
halt U دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود
halted U دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود
halts U دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود
step restart U شروع مجدد مرحلهای بازاغازی مرحلهای
sequential U نوعی کامپیوتر که باید هر دستورکامل شود پیش از اینکه بعدی شروع شود وبنابراین نمیتواند پردازش همزمان را مدیریت کند
range disk U صفحه تصحیح برد طبله تصحیح مسافت
conceptual model U شرح پایگاه داده ها یابرنامه به صورت دادهای وارد وموضوعات مربوط به آن
walkthrough U جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
charge U ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charges U ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
theory of epigensis U فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
wind correction U تصحیح مربوط به باد تصحیح گلوله از نظر باد
correction index U جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
re endorsement U پشت نویسی مجدد فهرنویسی مجدد
set up U مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن
superelevation U تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
regenerates U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerate U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerating U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
provided he goes at once U بشرط اینکه بی درنگ برود مشروط بر اینکه فورا برود
start off U شروع کردن شروع شدن
swinging the compass U تصحیح انحراف قطب نما تصحیح خطای قطب نما
launching area U منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
corrector U وسیله تصحیح کننده ماسوره وسیله تصحیح ماسوره
initiation U شروع کار شروع
regulate U کنترل فرآیند
regulated U کنترل فرآیند
regulating U کنترل فرآیند
regulates U کنترل فرآیند
decaying U فرآیند سیگنال
decayed U فرآیند سیگنال
decay U فرآیند سیگنال
depositions U فرآیند پوشاندن
deposition U فرآیند پوشاندن
decays U فرآیند سیگنال
flow diagram U شرح فرآیند
flowchart U شرح فرآیند
selections U عمل یا فرآیند انتخاب
halts U فرآیند را متوقف میکند.
normalization U فرآیند یا داده نرمال
halt U فرآیند را متوقف میکند.
finish U انتهای فرآیند یا تابع
finishes U انتهای فرآیند یا تابع
halted U فرآیند را متوقف میکند.
initialization U فرآیند مقداردهی اولیه
selection U عمل یا فرآیند انتخاب
document U نوشتن شرح یک فرآیند
documented U نوشتن شرح یک فرآیند
documenting U نوشتن شرح یک فرآیند
phased U بخشی از فرآیند بزرگتر
phase U بخشی از فرآیند بزرگتر
phases U بخشی از فرآیند بزرگتر
execute U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executes U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
pagination U فرآیند تقسیم متن به صفحاتی
executed U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
stage U یکی از چند نقط ه در یک فرآیند
checks U خطا یا توقف کوچک در فرآیند
checked U خطا یا توقف کوچک در فرآیند
check U خطا یا توقف کوچک در فرآیند
stages U یکی از چند نقط ه در یک فرآیند
executing U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
master U آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
mastered U آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
masters U آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
inherited error U خطایی در فرآیند یا عمل قبلی
technical U مربوط به ماشین یا فرآیند خاص
execution U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
compensations U تصحیح
editing U تصحیح
correction U تصحیح
It was corrected. U تصحیح شد.
compensation U تصحیح
Bose Chandhuri Hocquenghem code U کد تصحیح
rectification U تصحیح
amendment U تصحیح
amendments U تصحیح
microinstruction U که عملیات ALU را در فرآیند کنترل میکند
processes U کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
hunting U فرآیند جستجوی رکورد داده در یک فایل
static U چاپ وضعیت سیستم پس از خاتمه فرآیند
process U کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
pause key [کلیدی که موقتا فرآیند را قطع میکند]
jam U توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
jammed U توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
jams U توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
simultaneous U دو یا چند فرآیند که همزمان اجرا شوند
skew correction U تصحیح گوشهای
proofreads U تصحیح کردن
patches U تصحیح در یک برنامه
bugs U تصحیح یک برنامه
bugging U تصحیح یک برنامه
tam quam U تصحیح حکم
bug U تصحیح یک برنامه
proofreading U تصحیح کردن
rectified U تصحیح کردن
rectifies U تصحیح کردن
rectify U تصحیح کردن
refines U تصحیح کردن
frequency correction U تصحیح فرکانس
gamma correction U تصحیح گاما
proofread U تصحیح کردن
temperature correction U تصحیح دمایی
patch U تصحیح در یک برنامه
compensation of compass U تصحیح قطبنما
checking U کد تصحیح خطا
emendate U تصحیح کردن
correctable U قابل تصحیح
emendable U قابل تصحیح
red pencil U تصحیح کردن
deflection correction U تصحیح سمت
refine U تصحیح کردن
error correction U تصحیح خطا
correction factor U ضریب تصحیح
correction thermometer U دماسنج تصحیح
correction U تصحیح می کنم
magnetic compensatory U مغناطیس تصحیح
sag correction U تصحیح انحراف
corrected U تصحیح شده
attenuation compensation U تصحیح اعوجاج
redress U تصحیح التیام
redressed U تصحیح التیام
redresses U تصحیح التیام
error correcting code U کد تصحیح خطا
correction coefficient U ضریب تصحیح
up to date U تصحیح شده
compensating magnet U مغناطیس تصحیح
up-to-date U تصحیح شده
program correctness U تصحیح برنامه
correct U تصحیح کردن
reformed U تصحیح شده
corrects U تصحیح کردن
correcting U تصحیح کردن
schemata U شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
indexing U فرآیند ساخت و ذخیره سازی لیستی از رکوردها
process U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
process U که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
processes U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
processes U که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
c U استفاده مشابه از کامپیوتر و سایر اجزا در فرآیند
recognition U فرآیند تشخیص خط وط یا نشانه ها یا الگو ها به صورت نوری
frameworks U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
flags U فرآیند یا وضعیت یا موقعیتی که یک پرچم را تنظیم میکند
schema U شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
framework U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
flag U فرآیند یا وضعیت یا موقعیتی که یک پرچم را تنظیم میکند
ARQ U سیستم تصحیح خطا
impluse correction U تصحیح ضربه جریان
range correction U تصحیح برد سلاح
range correction U تصحیح برد تیراندازی
layers U ل تصحیح خطا باشد
chart correction card U کارت تصحیح نقشه
deflection board U تابلو تصحیح سمت
compass compensation U تصحیح قطب نما
incorrect U تصحیح نشده معیوب
errata sheet U برگ تصحیح اشتباه
adjusted valve U مقدار تصحیح شده
complementary angle of site U تصحیح تکمیلی تراز
layer U ل تصحیح خطا باشد
gun displacement U تصحیح جای توپ
rectifiable U قابل تصحیح یا جبران
Recent search history Forum search
2New Format
1set the record straight
1popsicle
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1construed
2purchase off the registry
2In order to be interesting you have to be mean
2In order to be interesting you have to be mean
1روحانی چندمین رئیس جمهور است
1Given that the admittance matrix will not be full, further savings in storage requirements can be made.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com